هفت دستو رالعمل درمان وسواس ازنظر آیت الله مظاهری
دعا و توسل
اولین سفارش برای درمان این بیماری ،دعا ،توسل و را بطه با خدا برای رفع این صفت رذیله است.پروردگار عالم در قرآن می فرماید: من معلم اخلاق هستم هیچ کس نمی تواند خودسازی کند مگر آن که رحمت من شامل حال او شود تا موفق شود و ریشه صفات رذیله را در وجود خود نابود کند:«ای کسانی که ایمان آورده اید پای از پی گام های شیطان منهید و هر کس پای بر جای گامهای شیطان نهد،بداند که او به زشت کاری و ناپسند وا میدارد و اگر از فضل خدا و رحمتش برشما نبود ،هرگز هیچ کس از شما پاک نمی شد ولی این خداست که هر کس را بخواهد پاک می گرداند و خداست که شنوای داناست»سوره نور آیه 21
به فرموده قرآن ، اگر فضل و رحمت خدا نباشد هیچ کس نمی تواند درخت رذالت را از دل خود برکند و درخت فضیلت را به جای آن بارور کند.از نظر این آیه وسواسی باید با رابطه با خدا ، دعا و راز و نیاز از خدا بخواهد که این دردش را معالجه کند
کمک گرفتن از نماز
مطلب دیگری که از قرآن استفاده می کنیم اینست که از نماز اول وقت باید کمک گرفت .این آیه شریفه در قرآن دو بار تکرار شده :استعینوا بالصبر والصلاه«از صبر و نماز کمک بگیرید »یعنی هم از صبر و استقامت و فعالیت خودتان کمک بگیرید ، هم از ایجاد ارتباط با پروردگار عالم،تا به نتیجه برسید
تقوا و اجتناب از گناه
اجتناب از گناه انسان را به مقامات والایی می رساند . علمای اخلاق می گویند: اگر کسی بخواهد صفت رذیله ای را رفع کند ،قبل از تخلیه و تحلیه باید تقوا داشته باشد .مراحل خودشناتسی را اینطور می شمارند: یقظه ،توبه ،تخلیه و تحلیه و پس از آن تجلیه است که منجر به فنا یا لقای پروردگار می شود
بی اعتنایی
مطلب دیگری که دوش به دوش همین مطلب است و اهمیت فوق العاده ای دارد و بدون آن دعا و توسل و سایر راهکارها فایده ای ندارد ،تلاش و فعالیت خود وسواسی است و کاری که باید در این جهت انجام دهد ،مبارزه منفی ،یعنی بی اعتنایی است . بی اعتنایی به آنچه شیطان و شیطان برونش از او می خواهد.این بی اعتنایی وسوسه را از بین می برد.
انتخاب الگو
نکته دیگری که وسواسی باید مراعات کند،انتخاب الگوست . الگویی که خود دچار این مشکل نباشد. مثلا اگر زن وسواسی است الگوی او شوهرش باشد.اگر شوهر گفت پاک است ،بگوید: پاک است و اگر گفت نجس است بگوید: نجس است. وسواسی باید عرف مردم را الگوی خود قرار دهد
تلقین
مقصود از تلقین در اینجا اینست که وسواسی به طور جد با خود حرف بزند و بگوید که من وسواسی هستم و این درد ،درد بزرگی است باید این درد را درمان کنم .باید مثل متعارف مردم باشم .باید لجبازی را کنار بگذارم .باید بی اعتنا باشمو نباید دنباله روی شیطان باشم.مرتب تکرار کند که وسواس از شیطان است نه از اسلام
مراقبه
وسواسی باید اهل مراقبه باشد.علمای علم اخلاق در مورد قانون مراقبه بسیار پافشاری دارند.این قانون نه تنها برای وسواسی بلکه برای ریشه کن کردن همه صفات رذیله چاره ساز است